تحلیل روانشناختی درباره ترس از تنهایی، اجتناب هیجانی و نقش روابط در تنظیم احساسات
چرا بعضیها حتی یک ساعت تنهایی را طاقت نمیآورند؟
چرا بلافاصله بعد از پایان یک رابطه، وارد رابطهای دیگر میشوند؟
و آیا ترس از تنهایی، صرفاً ناشی از نیاز به ارتباط است یا چیزی عمیقتر در درون ما جریان دارد؟
در اپیزودی از پادکست «Speaking of Psychology»، دکتر تامی نلسون، روانشناس اجتماعی، درباره مفهوم **اجتناب از تنهایی** و دلایل روانشناختی آن صحبت میکند.
او توضیح میدهد که برای برخی افراد، تنهایی به معنای فقدان کنترل، آسیبپذیری یا حتی بیارزشی است.
در غیاب دیگری، ذهن شروع میکند به مرور افکار منفی، خاطرات ناخوشایند یا احساس پوچی.
در چنین وضعیتی، «با کسی بودن» نه از روی علاقه، بلکه برای فرار از خود اتفاق میافتد.
دکتر نلسون میگوید:
«برای بعضیها، تنهایی مساویست با روبهرو شدن با افکاری که همیشه از آنها فرار کردهاند.»
در پژوهشها مشخص شده افرادی که نمیتوانند تنها باشند، معمولاً از تنظیم هیجانی ضعیفتری برخوردارند.
یعنی برای مدیریت استرس، اضطراب یا اندوه، به حضور دیگران وابستهاند—not به توانمندیهای درونی خود.
اما تنهایی، اگر بهدرستی تجربه شود، میتواند فرصتی باشد برای شناخت عمیقتر خود، آرامش ذهن، و بازسازی روان.
دکتر نلسون توصیه میکند:
- تمرین تدریجی تنهایی با فعالیتهای لذتبخش
- تقویت مهارتهای تنظیم احساسات
- و در صورت نیاز، بررسی ریشههای ترس از تنهایی در جلسات رواندرمانی
او در پایان اپیزود جملهای عمیق بیان میکند:
«اگر نتوانی با خودت تنها باشی، حتی در شلوغترین رابطهها هم احساس تنهایی خواهی کرد.»
اگر تنهایی برایت ترسناک یا دردناک است، شاید نه تنها، بلکه ناآشنا با درونت هستی. روانشناسان ما میتوانند همراهت باشند تا تنهایی را دوباره معنا کنی.
دیدگاه خود را بنویسید.